هو الحی
.
#قسمت_دوم
.
نوشیدنی و سفره و همه چی اماده شد
که چند نفر نزدیک می شدند اما اصلا چیزی نبود که فکرش رو می کردم
بچه ها سه تا پسر رو دعوت کرده بودند
تو کشورشون واسه اون ها عادی بود اما منی که معذب بودم با پسر ها و سعی می کردم غیر ضرورت ارتباط نداشته باشم اصلا طبیعی نبود
چند ثانیه تو شوک بودم اما بالاخره مهمون بودند
به احترامشون بلند شدم
ادامه مطلب
درباره این سایت