هو الحی
.
#قسمت_بیست_و_یکم
.
غذای پیر مرد تموم شد اما کارن غذاش رو نمی خورد
- غذات یخ کرد بخور دیگه
- فقط اون طوری غذا می خورم
رفتم جلو و اروم گفتم
- نگاه کن مسخره بازی رو تموم کن
- تو که نمی خوای با من ازدواج کنی پس بعدنی وجود نداره الان تنها فرصتیه که دارم
- بعدا تلافی کارهات رو سرت در میارم
ادامه مطلب
درباره این سایت