هو الحی
.
#قسمت_چهارم
.
بابا علی برای بچه ها اش برده بود و اونا هم نامردی نکرده بودن شروع کرده بودن
وقتی رسیدم و دیدم، لب ورچیدم
- نامردا
- هانا:مگه چی شده؟
- بدون ما شروع کردید؟
- دنی:گفتیم میاد دیگه بالاخره
- شما که دیگه تموم کردید
زدند زیر خنده
ادامه مطلب
درباره این سایت