هو الحی
.
#قسمت_هشتم
.
- دنی: داداش مگه نمی گم فرار کن
- می دونید که از سه تا خواسته ام دوتاش مونده
- ایرادی نداره این هدیه از طرف مادرمه و من هم بر نمی گردونمش
- باشه خواسته ی دومم اینه
اون حوض وسط حیاط رو می بینی
-اره
- با لباس بپر توش!
- اون موقع این هدیه رو قبول می کنی؟
-بله!
ادامه مطلب
درباره این سایت